خودآگاهی چیست؟؟؟
Consciousness یا خودآگاهی در علم روانشناسی با استخراج ماهیت ذهن فرد معرفی شده است. ماهیت ذهن درواقع همان افکار و اطلاعاتی را شامل میشود که در ذهن هرفردی وجود دارد. این افکار و اطلاعات از ناخودآگاه مغز هرفردی نشات میگیرد.
بهعبارتی دیگر خودآگاهی بهاین معنا است که فرد در درون خود به تامل بپردازد و درون بینی داشته باشد. خودآگاهی یعنی تمام جزئیاتی که در اعماق وجود خود دارید را ببینید و بشناسید. یعنی تمامی افکار، عقاید، باورها و نقاط قوت و ضعف خود را درک کنید. خودآگاهی سطوح مختلفی دارد و طیفی را شامل میشود.
۶ راه رسیدن به خودآگاهی در فرد!
دانستیم که خودآگاهی یعنی شناخت دقیقتر خود، در هر دو جنبه مثبت و منفی ازطریق تامل و درون بینی خود! حال سوال این است که چگونه فرد درون بینی را در خود آغاز کند؟ یا اصلا چگونه میتوان درون بینی را تجربه کرد؟ انواع روشها و مراحل رسیدن به خودآگاهی در افراد کداماند؟
۱_داشتن یک روزنگار
۲_انجام تستهای مربوطه
۳_شنیدن صدای ذهن
۴_تعیین یک چشمانداز برای آینده خود
۵_تامل درباره افکار ناخودآگاه
۶_تفکر درباره آمال
افراد معمولا این تفکر را دارند که خود را بهخوبی میشناسند، اما پس از رسیدن بهخودآگاهی تفکری دیگر دارند. پس از تجربه رسیدن به خودآگاهی است که فرد متوجه میشود که آنگونه که باید خود را نمیشناسد.
قدم اول خودآگاهی؛ ثبت وقایع و افکار روزانه
بیشتر افراد به ثبت خاطرات خود علاقه دارند و اغلب در دفتر ثبت خاطرات خود، وقایعی خاص را ثبت میکنند. اما با ثبت خاطرات پررنگ و برجسته نمیتوان به خودآگاهی رسید. شما برای آنکه بهخوبی جزئیات درونی خود را ببینید، نیاز دارید تا تمامی افکار و اتفاقات را یادداشت کنید.
کارهایی که در طول یک روز انجام میدهید
تصمیماتی که در طول روز مجبور میشوید که بگیرید.
افکار اضافی که در طول روز از ذهن شما عبور میکنند.
احساساتی که در طول یک روز تجربه میکنید.
تمامی این موارد میتوانند بخشی از روزنگار شما باشند که پساز گذشت دوره مدنظر میتوانید به بررسی آنها بپردازید. باپردازش این دادهها میتوانید آنچه را که در زندگی شما مفید نیست را حذف کنید و تصمیمات بهتری اتخاذ کنید. بررسی دقیق و عمقی این دادههای ثبت شده توسط شما میتوانید خود را بهتر بشناسید.
قدم دوم در خودآگاهی؛ انجام آزمونهای روانشناسی
در علم روانشناسی آزمونهای مختلفی از افراد گرفته میشود که هر آزمون هدف خاصی را دنبال میکند. آزمونی که براساس دادههای روانشناسی از افراد گرفته میشود تحت عنوان تستهای روانسنجی شناخته میشود. این آزمون به خودآگاهی شما میکنند که برای انجام آن نیازی به مراجعه به روانپزشک ندارید. با همهگیر شدن فضای مجازی دربین مردم، انجام آزمونهای خودآگاهی و خود شناسی نیز از این طریق قابل انجام است.
انجام چنین آزمونهایی میتواند به شناخت شخصیت شما کمک کند. از طریق این آزمون افراد قادر به سنجش مهارتها و توانایی کلامی خود بپردازد. گرچه نتایج چنین آزمایشهایی کاملا صحیح نیست، اما تاحدودی در خوداگاهی به شما کمک میکنند.
قدم سوم در خودآگاهی؛ نادیده نگرفتن صدای درون خود
اگر خوب دقت کنید صدایی را در درون خود خواهید شنید. صدایی از درونتان که تابهحال آن را ندید گرفته، نشنیدهاید. صدایی که گاه از احساسات و نگرانیها میگوید و گاه از درست و غلط کارهای شما! صدایی که همچون آیینهای در درون شما عمل کرده و سیرت درونیتان را آشکار میسازد.
برای رسیدن به خودآگاهی و شناخت بهتر خود، زمانی را صرف ثبت تفکرات گذرا و هرچند بیاهمیت روزانه خود کنید. پساز مدتی از ثبت وقایع خواهید یافت که صدای درونی شما از چه سخن میگویند. با انجام این کار خواهید فهمید که در طول یک روز به چه مواردی فکر میکنید. اینگونه است که میتوانید به خودآگاهی دست یابید.
قدم چهارم در خودآگاهی؛ تفکر به مسیر پیشروی و کمال درآینده
از زمانی که یک کودک برای یادگیری خواندن و نوشتن وارد مدرسه میشود، از او درباره شغل انتخابی او میپرسند. تمامی افراد از کودکان توقع دارند که مسیری را برای آینده خود از همان ابتدا معین کنند. اما خود این افراد چقدر این کار را برای زندگی خود انجام میدهند؟ هرفردی نیاز دارد تا در مراحل مختلف زندگی یک چشماندازی از زندگی آینده خود داشته باشد.
گاه افراد زمانی که به آنچه در زندگی برای خود میدیدند، نمیرسند، بیخیال ایجاد چشماندازی دیگر میشوند. اما راه درست آن است که حتی پساز شکست هم دوباره تاملی کرد و چشماندازی دیگر را تعیین کرد. برای تعیین این چشمانداز نیاز دارید که خود را بهخوبی بشناسید و به خودآگاهی دست یابید. برای محقق ساختن این امر از خود درباره تواناییها، نقاط ضعف و قوت سوال کنید. سپس از پاسخهای خود به یک نتیجه و چشمانداز دست یابید.
قدم پنجم در خودآگاهی؛ افکار ناخودآگاه خود را بشناسید!
ذهن آدمی همراه درحال پردازش اطلاعات دریافتی از محیط است که گاهی خود فرد متوجه چنین اطلاعاتی نیست. ذهن انسان هرگز استراحتی ندارد و همواره درحال طبقهبندی و ذخیره تمامی اطلاعات هرچند کوچک است. نتیجه این فعالیت بیوقفه نیز تفکراتی است که در طول شبانه روز از ذهن شما عبور میکنند.
تفکراتی که فرد هیچ نقشی در شکلگیری آن در ذهن خود نداشته است. ذهن فرد براساس دادههای ورودی به تولید آنها میانجامد. افکاری که گاه منفی و گاه مثبت هستند و درمواردی نگرانی فرد را سبب میشوند. اما تمامی افکاری که در ذهن فرد شکل میگیرند، منطقی نیستند. بنابراین، اگر فرد به خودآگاهی نرسد، فرق میان این دو را تشخیص نمیدهد. ازاینرو، قادر به جایگزینی افکار منفی و غیرمنطقی با افکار مثبت و منطقی نخواهد بود.
قدم ششم در خودآگاهی؛ ارزش دهی به احساسات فردی
احساسات فردی با ارزشترین بخش وجودی او است! چراکه گاه فرد آنقدر در نفی مسائل قدرت دارد که قادر به درک آنچه که واقعا بهدنبالاش را ندارد. در این جور مواقع است که توجه به احساسات درونی خود میتواند تاحدودی او را راهنمایی کند تا به خواست قلبی نزدیکتر شود. درواقع این توجه به احساسات از همان خودآگاهی نشات میگیرد.
فردی میتواند احساسات خود را بهروشنی درک و احساس کند که به خودآگاهی رسیده باشد و برای آن تلاش کند. تنها صرف خواستن به درک روشن احساسات فردی بهمعنای رسیدن بهخودآگاهی نیست. شخص باید بتواند قدری در برابر احساسات خود منعطف باشد تا احساسات خود را بروز دهند. این امر زمانی میسر است که احساسات فردی خود را بیارزش و مایه سستی نداند، بلکه برعکس بتواند از احساسات خود درجهت خودآگاهی بهره ببرد.
مثلث خودآگاهی:
خودآگاهی سه سطح مختلف دارد که مانند اضلاع مثلث بهم مرتبط هستند. افزایش آگاهی در هر سه جنبه، به طور کلی باعث ارتقای خودآگاهی میشود. این سطوح عبارتند از:
آگاه شدن نسبت به کارهایی که انجام میدهید
آگاه شدن به احساساتی که تجربه میکنید
آگاه شدن به نقاط ضعف و قوت شخصیت خود
اگر به دنبال این هستید که خودآگاهی خود را بهبود بخشید، بهتر است فقط روی یکی از این جنبهها تمرکز نکنید و همه را در نظر داشته باشید.
انواع خودآگاهی؟؟؟
دو نوع خودآگاهی وجود دارد: خودآگاهی شخصی و خودآگاهی عمومی. در هر دو نوع، خودآگاهی هست اما دلایل و لحظههای آگاه شدن متفاوت است. خودآگاهی شخصی شکلی از آگاهی است که شامل افراد یا رویدادهای بیرونی نمیشود. مثلا نگاه کردن خود در آینه نوعی از خودآگاهی شخصی به شمار میرود. در این نوع، فرد از جنبههایی از خود با روشی کاملا شخصی و خصوصی آگاه میشود و دیگران اثری بر این فرایند ندارند.
در خودآگاه عمومی، افراد از شکلی از خود که در نظر دیگران ظاهر میشود، آگاه میشوند. این نوع معمولا در موقعیتهایی خود را نشان میدهد که فرد در مرکز توجه است. خودآگاهی عمومی اغلب افراد را مجبور میکند با هنجارهای اجتماعی سازگار شوند. زمانی که ما آگاه هستیم دیگران ما را مشاهده و قضاوت میکنند، معمولا تلاش میکنیم به شکل مورد قبول و مطلوب جامعه رفتار کنیم. خودآگاهی عمومی میتواند به اضطراب ارزیابی نیز منجر شود که در آن فرد درباره نحوه درک شدن خود توسط دیگران دچار اضطراب و پریشانی شدیدی میشود.
کاربرد خودآگاهی؛چرا افراد تلاش میکنند به خودآگاهی برسند؟؟
مسلما زمانی که عبارت خودآگاهی را میشنوید می توانید برخی از مزیتهای دستیابی به خودآگاهی را تصور کنید.
۱_تصمیم گیریهایی منطقیتر
۲_واکنش بهتر نسبت به مسائل خارج از کنترل فرد
۳_بهبود توانایی خود کنترل
۴_خلاقیت
۵_تغییر عادات مضر
۶_تغییر رویه زندگی
۷_رسیدن به آرامش و عزتنفس
۸_معنا پیدا کردن زندگی فرد
مواردی که اشاره شد، مزایای دستیابی به خودآگاهی در فرد است. هرفرد با رسیدن به خودآگاهی و شناخت بهتر خود است که میتواند زندگی خود را بهسمت بهتر شدن هدایت کند.
چرا رسیدن به خودآگاهی در زندگی فرد مهم تلقی میشود؟؟؟
رسیده به خودآگاهی میتواند زندگی فرد را دگرگون سازد، از نابودی نجات و به جلو پیش ببرد! فردی را تصور کنید که بهخوبی خود را برای یک آزمون شفاهی آماده کرده، اما موفق به قبولی در آن نیست. بهنظر شما دلیل چه میتوانسته باشد؟ درادامه مثالی کاربردی از خودآگاهی در زندگی روزمره را برایتان شرح دادهایم.
این فرد درطول آزمون اضطراب زیادی داشته و تمام روزهای گذشته را با تصور اینکه اگر قبول نشوم چه، گذرانده است. بنابراین، این دو عامل در خروجی او تاثیر داشته، بیآنکه خود فرد از آن مطلع باشد. درصورتیکه اگر این فرد خودآگاهی داشت میتوانست متوجه تاثیر چنین عواملی در خروجی خود شود و آن را کنترل کند.